آدام هیز ، دکتری ، CFA ، یک نویسنده مالی با 15+ سال تجربه وال استریت به عنوان یک معامله گر مشتقات است. علاوه بر تخصص گسترده تجارت مشتق ، آدم متخصص اقتصاد و امور مالی رفتاری است. آدم کارشناسی ارشد خود را در اقتصاد از مدرسه جدید تحقیقات اجتماعی و دکتری خود دریافت کرد. از دانشگاه ویسکانسین-مادیسون در جامعه شناسی. او یک منشور CFA و همچنین مجوزهای FINRA سری 7 ، 55 و 63 است. وی در حال حاضر تحقیق و تدریس جامعه شناسی اقتصادی و مطالعات اجتماعی امور مالی در دانشگاه عبری در اورشلیم است.
Peggy James CPA با بیش از 9 سال تجربه در حسابداری و امور مالی ، از جمله محیط های شرکت ، غیرانتفاعی و مالی شخصی است. او اخیراً در دانشگاه دوک مشغول به کار بود و صاحب پگی جیمز ، CPA ، PLLC ، خدمت به مشاغل کوچک ، افراد غیرانتفاعی ، سولفرونرها ، آزادکار و افراد است.
پیت راتبورن یک نویسنده مستقل ، ویرایشگر کپی و حقایق با تخصص در اقتصاد و امور مالی شخصی است. وی بیش از 25 سال را در زمینه آموزش متوسطه گذرانده است ، از جمله موارد دیگر ، ضرورت سواد مالی و امور مالی شخصی برای جوانان هنگام شروع زندگی استقلال.
Investopedia / Nono Flores
اهرم عملیاتی چیست؟
اهرم عملیاتی یک فرمول در حسابداری است که میزان میزان شرکت یا پروژه می تواند درآمد عملیاتی را با افزایش درآمد افزایش دهد. شغلی که فروش با حاشیه ناخالص بالا و هزینه های متغیر پایین را ایجاد می کند ، اهرم عملیاتی بالایی دارد.
غذای اصلی
- از اهرم عملیاتی برای محاسبه یک امتیاز یک شرکت و کمک به تعیین قیمت مناسب برای فروش برای تأمین هزینه ها و ایجاد سود استفاده می شود.
- شرکت هایی که دارای اهرم عملیاتی بالا هستند ، بدون در نظر گرفتن اینکه آیا آنها واحد محصول را می فروشند ، باید هر ماه مبلغ بیشتری را بپردازند.
- شرکت های کم مصرف ممکن است هزینه های بالایی داشته باشند که مستقیماً با فروش آنها متفاوت است اما هزینه های ثابت کمتری برای پوشش هر ماه دارند.
اهرم عملیاتی و DOL
درک اهرم عملیاتی
هرچه میزان اهرم عملیاتی بالاتر باشد ، خطر احتمالی از خطر پیش بینی بیشتر می شود ، که در آن یک خطای نسبتاً کوچک در پیش بینی فروش می تواند به خطاهای بزرگ در پیش بینی های جریان نقدی بزرگ شود.
فرمول اهرم عملیاتی:
این می تواند به صورت:
فرمول اهرم عملیاتی برای محاسبه نقطه سربه سر یک شرکت و کمک به تعیین قیمت های فروش مناسب برای پوشش تمام هزینه ها و ایجاد سود استفاده می شود. این فرمول می تواند نشان دهد که یک شرکت تا چه اندازه از اقلام با هزینه ثابت خود مانند انبار و ماشین آلات و تجهیزات خود برای ایجاد سود استفاده می کند. هر چه یک شرکت بتواند از همان مقدار دارایی های ثابت سود بیشتری خارج کند، اهرم عملیاتی آن بیشتر می شود.
یک نتیجهگیری که شرکتها از بررسی اهرم عملیاتی میتوانند بیاموزند این است که شرکتهایی که هزینههای ثابت را به حداقل میرسانند، میتوانند سود خود را بدون ایجاد تغییر در قیمت فروش، حاشیه سهم یا تعداد واحدهایی که میفروشند، افزایش دهند.
مثال
برای مثال، شرکت A 500000 محصول را به قیمت واحد 6 دلار می فروشد. هزینه های ثابت شرکت 800000 دلار است. برای ساخت هر محصول 0. 05 دلار هزینه متغیر در هر واحد هزینه دارد.
درجه اهرم عملیاتی شرکت A را به صورت زیر محاسبه کنید:
افزایش 10% درآمد باید منجر به افزایش 13. 7% در درآمد عملیاتی شود (10% x 1. 37 = 13. 7%).
اهرم عملیاتی بالا و پایین
مقایسه اهرم عملیاتی بین شرکتهای یک صنعت بسیار مهم است، زیرا برخی از صنایع هزینههای ثابت بالاتری نسبت به سایرین دارند. مفهوم نسبت بالا یا پایین با وضوح بیشتری تعریف می شود.
بیشتر هزینه های یک شرکت هزینه های ثابتی است که هر ماه تکرار می شود، مانند اجاره، بدون توجه به حجم فروش. تا زمانی که یک کسب و کار در هر فروش سود قابل توجهی به دست آورد و حجم فروش کافی را حفظ کند، هزینه های ثابت پوشش داده شده و سود حاصل می شود.
سایر هزینههای شرکت، هزینههای متغیری هستند که تنها در صورت وقوع فروش متحمل میشوند. این شامل نیروی کار برای مونتاژ محصولات و هزینه مواد خام مورد استفاده برای تولید محصولات می شود. برخی از شرکت ها در هر فروش سود کمتری به دست می آورند اما می توانند حجم فروش کمتری داشته باشند و همچنان به اندازه کافی برای پوشش هزینه های ثابت تولید کنند.
به عنوان مثال، یک تجارت نرم افزار دارای هزینه های ثابت بیشتر در حقوق توسعه دهندگان و هزینه های متغیر کمتر در فروش نرم افزار است. به این ترتیب، کسب و کار دارای اهرم عملیاتی بالایی است. در مقابل، یک شرکت مشاوره کامپیوتری از مشتریان خود هزینه ساعتی دریافت می کند و نیازی به فضای اداری گران قیمت ندارد زیرا مشاوران آن در دفاتر مشتریان کار می کنند. این منجر به دستمزد مشاور متغیر و هزینه های عملیاتی ثابت پایین می شود. بنابراین کسب و کار دارای اهرم عملیاتی پایینی است.
بیشتر هزینههای مایکروسافت ثابت هستند، مانند هزینههای توسعه و بازاریابی اولیه. با هر دلار فروش که فراتر از نقطه سربه سر به دست می آید، شرکت سود می کند، اما مایکروسافت اهرم عملیاتی بالایی دارد.
برعکس، فروشگاههای خردهفروشی والمارت هزینههای ثابت پایین و هزینههای متغیر زیادی دارند، مخصوصاً برای کالا. از آنجایی که والمارت حجم عظیمی از اقلام را می فروشد و برای هر واحدی که می فروشد پیش پرداخت می پردازد، بهای تمام شده کالاهای فروخته شده آن با افزایش فروش افزایش می یابد. به همین دلیل، فروشگاه های Walmart دارای اهرم عملیاتی پایینی هستند.
اهرم عملیاتی به شما چه می گوید؟
فرمول اهرم عملیاتی برای محاسبه نقطه سربه سر یک شرکت و کمک به تعیین قیمت های فروش مناسب برای پوشش تمام هزینه ها و ایجاد سود استفاده می شود. این می تواند نشان دهد که یک شرکت تا چه اندازه از اقلام با هزینه ثابت خود، مانند انبار و ماشین آلات و تجهیزات خود برای ایجاد سود استفاده می کند. هر چه یک شرکت بتواند از همان مقدار دارایی های ثابت سود بیشتری خارج کند، اهرم عملیاتی آن بیشتر می شود.
یک نتیجهگیری که شرکتها از بررسی اهرم عملیاتی میتوانند بیاموزند این است که شرکتهایی که هزینههای ثابت را به حداقل میرسانند، میتوانند سود خود را بدون ایجاد تغییر در قیمت فروش، حاشیه سهم یا تعداد واحدهایی که میفروشند، افزایش دهند.
درجه اهرم عملیاتی (DOL) چیست؟
درجه اهرم عملیاتی (DOL) چند برابری است که میزان درآمد عملیاتی یک شرکت در پاسخ به تغییر در فروش را اندازه میگیرد. شرکت هایی با نسبت زیادی از هزینه های ثابت (یا هزینه هایی که با تولید تغییر نمی کنند) به هزینه های متغیر (هزینه هایی که با حجم تولید تغییر می کنند) سطوح بالاتری از اهرم عملیاتی دارند. نسبت DOL به تحلیلگران در تعیین تأثیر هرگونه تغییر در فروش بر درآمد یا سود شرکت کمک می کند.
نمونه هایی از اهرم عملیاتی بالا و پایین چیست؟
شرکتهایی که هزینههای ثابت بالایی دارند، اهرم عملیاتی بالایی دارند، مانند شرکتهایی که تحقیقات و توسعه و بازاریابی زیادی دارند. با هر دلار فروش که فراتر از نقطه سربه سر به دست می آید، شرکت سود می کند. برعکس، فروشگاههای خردهفروشی معمولاً هزینههای ثابت پایین و هزینههای متغیر زیادی دارند، مخصوصاً برای کالا. از آنجایی که خرده فروشان حجم زیادی از اقلام را می فروشند و برای هر واحد فروخته شده پیش پرداخت می پردازند، COGS با افزایش فروش افزایش می یابد. به همین دلیل، چنین فروشگاه هایی اغلب دارای اهرم عملیاتی پایینی هستند.