چرا بازارهای باز اهمیت دارند

  • 2022-10-26

مردم تجارت می کنند و دولت ها بازارها را باز می کنند زیرا این کار به نفع آنهاست. تجارت و باز بودن بازار از لحاظ تاریخی با عملکرد اقتصادی بهتر در کشورها در تمام سطوح توسعه ، به دست آمده است و فرصت های جدیدی را برای کارگران ، مصرف کنندگان و بنگاه های مختلف در سراسر جهان ایجاد می کند و به از بین بردن میلیون ها نفر از فقر کمک می کند. اقتصادهای نسبتاً باز سریعتر از نسبتاً بسته رشد می کنند و حقوق و شرایط کار به طور کلی در شرکت هایی که تجارت می کنند بهتر از شرکتهایی هستند که چنین نمی کنند. سعادت و فرصت بیشتر در سراسر جهان همچنین به ارتقاء ثبات و امنیت بیشتر برای همه کمک می کند.

بنابراین آیا تجارت واقعاً به نفع مردم عادی است؟

تجارت در برداشتن صدها میلیون نفر از فقر کمک کرده است: سهم جمعیت جهان که در کمتر از PPP 1. 90 دلار در روز زندگی می کنند از حدود 35 ٪ در سال 1990 به کمتر از 10 ٪ در سال 2015 کاهش یافته است. شواهدی در مورد تأثیر تجارتدر مورد فقر در کشورهای در حال توسعه در طی سالهای 1993-2008 نشان می دهد که تغییر در درآمد واقعی 20 ٪ پایین جمعیت با تغییر در باز بودن تجارت در مدت مشابه به شدت ارتباط دارد. اقتصادهای در حال توسعه و نوظهور امروز نقش مهمی در تجارت نسبت به گذشته دارند و به کاهش نابرابری در بین کشورها کمک می کنند (هرچند که همیشه در کشورها نیست).

تجارت با انقلابی در دسترس بودن کالاها برای خانواده های کم درآمد ، دسترسی بی سابقه ای به کالاها و خدمات ارائه داده است. هزینه خرید یک مجموعه تلویزیونی را در نظر بگیرید ، به عنوان مثال: بین سالهای 1980 تا 2014 ، قیمت یک تلویزیون تقریباً قابل مقایسه با 73 ٪ کاهش یافته است ، تا حدودی به عنوان نتیجه تلاش های آزادسازی تجارت - و مجموعه های تلویزیونی هوشمند که امروز خریداری می کنیمبسیار بهتر از موارد موجود در دهه 1980. قیمت های پایین تر به ویژه برای خانوارهای فقیر مفید است ، که نسبتاً بیشتری را صرف محصولات شدید (به عنوان مثال ، اصلی مانند مواد غذایی و پوشاک) می کنند.

تجارت نه تنها قیمت های کمتری را کاهش می دهد ، بلکه برای میلیون ها نفر در سراسر جهان مشاغل را نیز فراهم می کند. در یک کشور بزرگ مانند ایالات متحده ، حدود 10 ٪ از نیروی کار در تولید کالاها و خدماتی که به خارج از کشور صادر شده و مصرف می شوند ، درگیر هستند و این حدود 14 میلیون شغل آمریکایی است. این سهم برای فرانسه تا 20 ٪ افزایش می یابد ، تقریباً 30 ٪ برای آلمان و 47 ٪ برای اقتصاد باز کوچک مانند ایرلند.

در همه کشورها ، سهم مشاغل که به تجارت متکی هستند ، هنگام در نظر گرفتن صادرات "غیرمستقیم" به طور قابل توجهی بیشتر است (وقتی شخص یا شرکت یک بازی خوب یا خدمات را به یک بازیگر دیگر در بازار داخلی می فروشد که از آن به عنوان ورودی در صادرات خود استفاده می کند). در برخی از کشورها مانند چین ، این افراد می توانند در صنایع صادراتی مشاغل خود را از دست بدهند. این کانال های صادراتی غیرمستقیم برای شرکتهای کوچکتر از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند.

تجارت همچنین در افزایش درآمد و بهبود شرایط کلی کار نقش دارد. به عنوان مثال ، صادرکنندگان در ایالات متحده ، به طور متوسط دستمزد دستمزد 6 ٪ بیشتر از غیر مجرمانه هستند. و این که آیا این اقدامات در مورد شغل ، کار کودکان ، غیررسمی یا تأثیرات بر کار زنان ، اقتصادهای باز به طور قابل توجهی از عملکردهای خارج از کشور خارج شده است ، و حقوق کار به طور کلی بهتر رعایت می شود.

تجارت همچنین به مشاغل کمک می کند تا تولید کننده تر و ابتکاری تر شوند

تجارت با دسترسی به تولیدکنندگان به بازارهای بزرگتر ، به آنها امکان افزایش مقیاس تولید خود و تشویق رقابت و نوآوری در بازار را می دهد. بنگاه هایی که صادرات دارند تمایل به تولید بیشتر از شرکت هایی که انجام نمی دهند.

تجارت همچنین به فن آوری های جدید اجازه می دهد تا آزادتر در سراسر جهان حرکت کنند و از شرکت های بیشتری و افراد بیشتری بهره مند شوند. مشاغل کوچکتر به طور خاص از بین رفتن فناوری و دانش مدیریتی و همچنین فرصت هایی برای مقیاس و افزایش بهره وری به دست می آیند. هرچه یک کشور بیشتر تجارت کند ، فناوری و ایده های بیشتری گسترش می یابد. کارگران بیشتر انجام می شوند و بهره وری بالاتر می تواند منجر به دستمزد بهتر شود.

تجارت می تواند منجر به تغییرات ساختاری شود ، که نیاز به کمک به تعدیل دارد

تجارت قدرتمند تغییر ساختاری ، تجارت به تغییر مکان منابع به بخش ها و مناطقی که می توانند کارآمدتر باشند ، کمک می کند. این یکی از سودهای اصلی تجارت است ، اما همچنین یکی از هزینه های آن است. همه دستاوردهای حاصل از تجارت فوری نیست و همه مزایای کارگران نیست. تلفات می تواند تیز و متمرکز بر افراد باشد ، اغلب کسانی که کمترین ظرفیت برای تنظیم خود را دارند. بنابراین و همچنین اطمینان از اینکه مردم قادر به استفاده از فرصت های تجارت و فناوری هستند ، دولت ها همچنین باید راه هایی برای کمک به کسانی که با تنظیم سخت روبرو هستند پیدا کنند.

در مواجهه با این نگرانی ها ، دولت ها می توانند برای اجرای سیاست ها و اقدامات حمایت گرایانه - از جمله تعرفه ها ، سهمیه ها و اشکال مختلف یارانه - به عنوان راهی برای "صرفه جویی" در مشاغل داخلی و شرکت ها احساس فشار کنند. با این حال ، حفاظت از مجازات هایی که قصد محافظت از آن را دارد ، مجازات می کند: مشاغل حفظ شده صرفاً توسط حفاظت ، بعید به نظر می رسد پایدار باشد و نه برای ایجاد مشاغل دیگر. محافظت از مشاغل خاص یا بنگاهها راهی پر هزینه برای کمک به افراد نسبتاً معدودی است ، با هزینه (با گذشت زمان) برای مشاغل در سایر بخش ها و برای خانواده های کم درآمد که با قیمت های بالاتر روبرو هستند. رویکرد بهتر ترکیبی از سیاست های داخلی و بین المللی برای تقویت رشد فراگیر و به اشتراک گذاشتن سود حاصل از تجارت است.

در حالی که بازارهای باز می توانند دستاوردهای خود را به دست آورند ، نگرانی هایی وجود دارد که سیستم تجارت فعلی همانطور که باید برای ارائه این سودها کار نمی کند ، کار نمی کند. درک چالش ها و فرصت ها در تجارت جهانی برای اطمینان از تحقق سود برای شرکت ها و خانواده ها به طور یکسان بسیار مهم است.

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.